بحران بس! وقت زندگی عادی مردم کی فرامیرسد؟
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۶۵۵۷۷
جعفر گلابی در روزنامه اعتماد نوشت: سریال مسمومیت دانشآموزان دختر همچنان ادامه دارد و هر روز ابعاد گستردهتری به خود میگیرد. این ماجرا در نوع خود بیسابقه است و واقعا اغراق نیست اگر بگوییم به یک نگرانی ملی منجر شده است.
انتظار این است که دستگاههای مربوطه با بسیج همه امکانات خود هر چه سریعتر و به نحو اطمینانبخشی افزون بر شناسایی و دستگیری عاملان این تهاجم تروریستی با هر هدف و انگیزهای که دارند همه ابعاد ماجرا را کشف کنند و میلیونها دانشآموز و اولیایشان را از نگرانی و تشویش بحقی که دارند خارج کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بعد خروج از این بلیه مولمه شدت، گستردگی و خسارات انبوه ناشی از آن که قطعا خسارات روحی و روانی هم متوجه جامعه کرده است این سوال را به وجود میآورد که چرا ما بیوقفه در معرض انواع بحرانها قرار میگیریم و آیا راهی وجود ندارد که حداقل برای چند صباحی یا چند ماهی یا چند سالی از شر بحرانها رها شویم و یک زندگی معمولی داشته باشیم؟ قربان خداوند بروم که از نظر طبیعی کشورمان یکی از بلاخیزترین کشورهای جهان است و چه بسیار که رحم او شامل حالمان شده و همچنان سرپا ایستادهایم. اما بلایای طبیعی تنها بخشی از بحرانها هستند که دامان ما را رها نمیکنند.
گویی، چون دو امدادی یک بحران چوب امداد را به بحران دیگر میدهد و بحران جدید با انرژی تازه کار خود را آغاز میکند تا به بحران بعدی برسد! پس از اعتراضات پاییزی، زلزله خوی از راه رسید و پس از آن برف سنگین صدها روستا و حتی چند شهر را دربر گرفت. همزمان ترمز افزایش قیمت ارز و طلا بیسابقه شد و همه را میخکوب خود کرد.
همزمان شاهد برخی عملیات پهپادی علیه مراکز حساس بودیم که خود بالقوه نگرانی از تشدید اصطکاکها را دامن میزند. در همین حال میدانیم که سیل مهاجرت از کشور ابعاد تازهای به خود گرفته است و درنتیجه درگیری با کرونا افت تحصیلی هم داشتهایم، همزمان ایرانستیزان بیرونی اقدامات گستردهای علیه کشور داشتهاند تا هر چه در توان دارند تحریمها را بیشتر کنند و فشارها افزایش یابند... خلاصه گویی ما در محاصره انواع بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی هستیم و تردیدی نیست که این همه نفسها را به شماره میافکند. اگر تحقیق گسترده میدانی از وضعیت روح و روان مردم انجام گیرد چه بسا نتایج بهتآوری حاصل شود!
نکته بسیار مهم و کلیدی این است که به هر حال تاکنون از انواع بحرانها عبور کردهایم و حتی برخی مقامات عبور از آنها را مایه فخر و مباهات قلمداد میکنند. البته پس زدن بحرانها نشانه قدرت است ولی روشن است که هیچ بحرانی بدون خسارت ازسر نمیگذرد و اگر همه خسارتهای مستقیم و غیرمستقیم بحرانها را محاسبه کنیم اعداد بزرگی چشمهایمان را خیره میکند.
مدیریت و کنترل بحرانها البته خود هنری است ولی اساس و اصل آن است که اولا چگونه بحرانها را سپری میکنیم و دوم تلاش کنیم بحرانی پدید نیاید و همه مساعی معطوف آن شود که زمینه ایجاد بحرانها به حداقل خود برسند. طبیعی است که دشمنان و رقیبان منطقهای و جهانی هیچگاه از فشار به کشور دست برنمیدارند ولی این ما هستیم که نباید اجازه بحرانآفرینی به آنها بدهیم.
اولین و استراتژیکترین اقدام آن است که از دشمنان خود بکاهیم، حساسیت روی کشور را به حداقل برسانیم و به این نتیجه احتمالی برسیم که هدف اصلی بیگانگان درگیری دایمی کشور با انواع مشکلات و شخم زدن اعصاب مردم ایران است. اگر از این زاویه به موضوع نگاه کنیم شاید بتوان نتیجه گرفت که ایرانستیزان از فروپاشی کشور و عواقب آن سخت در هراسند و از آن استنکاف دارند ولی موذیانه تلاش میکنند که تهران را همیشه در بحرانهای تودرتو قرار دهند.
در این صورت میتوان ادعا کرد که آنها به هدف خود رسیدهاند. اگر چنین هدفی وجود دارد که همه قرائن و شواهد نشاندهنده این معناست نقطه مقابل این هدف شوم تلاش گسترده و همهجانبه و به هر قیمتی آن است که کشور در آرامش کامل بهسر ببرد. متاسفانه به نظر میرسد که برخی در داخل کشور با وجود ادعاهای آتشین دشمنستیزی نه تنها جلوی این کید دشمن نمیایستند بلکه از آن استقبال میکنند و گاهی بهانههای خوب به بیگانگان میدهند! گویی عدهای عادت کردهاند که ما در بحران بهسر ببریم تا مکررا و با افتخار اعلام کنند که از فلان بحران هم خارج شدهایم! باید از آنها سوال کرد پس وقت زندگی عادی مردم کی فرامیرسد؟ آیا نمیدانیم که تولید و خلاقیت و رفاه و دانش و سرمایهگذاری و برخورداری از عزت و رسیدگی به هزار مشکل و معضل کوچکتر نیاز به آرامش ممتد کشور دارد.
چرا باید کار به جایی برسد که حتی نابینایان و معلولان دردمند هم از شدت مشکلات و نواقص و کمبودها تجمع کنند و از مردم و خبرنگاران و روزنامهنگاران استمداد کنند که صدایشان را به مسوولان برسانند؟! اگر روزی تصمیمگیران کشور با رویکرد عدم اجازه به بروز بحرانها برسند و تصمیم بگیرند که زمینه ظهور مشکلات را از راههای اساسی آن ازبین ببرند آن روز، روز بزرگی برای ایران خواهد بود و دوران جدیدی از زیست عادی ولی خلاقانه و اطمینانبخش فراخواهد رسید.
منبع: فرارو
کلیدواژه: بحران های کشور بحران ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۶۵۵۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتراضات دانشجویی در آمریکا میتواند به «مردم عادی» هم منتقل شود
«هادی برهانی» استاد دانشگاه مطالعات فلسطین دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار مهر، با اشاره به اعتراضات گسترده دانشجویی در آمریکا علیه نسلکُشی در غزه اظهار کرد: برخوردهای محدودکننده و خشن پلیس آمریکا علیه دانشجویان که در حمایت از مردم فلسطین دست به برگزاری تجمعهای اعتراضی زدهاند، ریشه در هراس دولتمردان آمریکا بابت حمایت از رژیم صهیونیستی دارد.
وی ادامه داد: حمایت از رژیم صهیونیستی در آمریکا و کشورهای غربی، بر اساس دروغ بنا شده که در جریان جنگ غزه، بسیاری از این دروغها افشا شده است.
استاد دانشگاه مطالعات فلسطین دانشگاه تهران با بیان اینکه در اعتراضات آمریکا شاهد حضور «دانشجویان و اساتید یهودی» هم هستیم افزود: در کشورهای غربی و آمریکا، دانشگاهها از موقعیت ویژهای برخوردارند و از سویی این اعتراضات در بهترین دانشگاههای آمریکا در حال انجام است که اگر ادامه یابد، امواج تحول و تغییر میتواند به «مردم عادی» هم منتقل شود.
برهانی در اینباره گفت: در صورت انتقال اعتراضات به مردم عادی، دولت آمریکا دیگر نمیتواند جلوی آن را بگیرد و همین امر در نهایت تبدیل به خطری برای رژیم صهیونیستی و لابی این رژیم در آمریکا خواهد شد.
وی اضافه کرد: در آمریکا «دموکراسی نیمبند» وجود دارد و اگر اکثریت مردم در این کشور، مخالف حمایت از رژیم صهیونیستی باشند، سیاست حمایت از این رژیم دیگر قابل تداوم نخواهد بود و حمایت واشنگتن از تلآویو به خطر میافتد.
استاد دانشگاه مطالعات فلسطین دانشگاه تهران با بیان اینکه در میان کشورهای غربی، آمریکا تنها کشوری است که هنوز اکثریت مردم در آن از کمک به رژیم صهیونیستی حمایت میکنند گفت: تحولات جدید پس از ۷ اکتبر (طوفانالاقصی) افکار عمومی در آمریکا را به خطر انداخته که اگر این خطر توسعه یابد، منجر به پایان حمایت از رژیم صهیونیستی در این کشور میشود.
کد خبر 6090101 نفیسه عبدالهی